یک کلاغ و چهل کلاغ چیست؟؟؟
سلام چه خبر -وبی متفاوت ومتنوع و بروز
تاریخ : 24 / 1 / 1390
نویسنده : سروش

 

 

یکی بود، یکی نبود. همین دور و برها مرد مغازه داری بود که یک روز صبح، مثل هر روز در مغازه اش را

 

باز کرد. بسم اللهی گفت و وارد مغازه شد. پارچه ای برداشت تا ترازویش را تمیز کند که اوّلین مشتری

 

وارد مغازه شد.


- سلام آقا!


- سلام خانم!


- لطفا یک کیلو شکر و یک شیشه شیر به من بدهید.


- به روی چشم.


مرد پارچه را کنار گذاشت و رفت تا شکر و شیر بیاورد. مشتری از فرصت استفاده کرد و پرسید: خوب،

 

حال دخترتان چه طور است؟


مرد طبق معمول جواب داد:
خوب است. ممنونم


اما انگار چیز ...
 

Share
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
موضوعات مرتبط: ادبیات , طنز , ,
برچسب‌ها: یک کلاغ و چهل کلاغ چیست؟؟؟ ,

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 176 صفحه بعد

آخرین مطالب

/
هر چیز که دیدم همه بگذاشتنی بود جزیادتوای دوست که ان داشتنی بود. با سلام: قول بده که هرگز با من موافق نباشی، حداقلش این که کاملا یا فی البداهه موافق نباشی. قول بده که همیشه دنبال موضوعی برای مخالفت در این وب خواهی گشت، دنبال استثناهایی برای چیزهایی که من گذاشته ام و مطالبی که به نظرت بی ربط و غلط می رسد. این طوری به من فرصت می دهی که ازت یاد بگیرم. من اگر پاسخی ندادم این طور تعبیر کن که موافق نظرت بودم.این وب مجالی است جهت روشنگری و پالایش. امیدوارم بزودی مرا کلیک کنی